تمام درد “من” از این است که
می دانم برای داشتن توست که به زمین آمده ام
و همین “تو” که
می دانم برای نبودن با من به زمین آمده ای . . .
.
.
اگر مرگم به نامردی نگیرد
مرا مهر تو در دل جاودانی ست
وگر عمرم به ناکامی سر آید
تو را دارم که مرگم زندگانی ست
.
.
به دوست داشتَنت مشغولم
همانند سربازی که سالهاست ، در مقرّی متروکه
بی خبر از اتمام جنگ ، نگهبانی می دهد . . .
.
.
فرض کن در آغوشت می مُردم
و مرا همانجا دفن می کردی
چه دلپذیر اگر
فشارِ قبر را بیشتر کنی!
.
.
مسافر بی بدرقه من
اینقدر بی صدا رفتی که از وداع جا ماندم
باز به غیرت چشمانم که آبی پشت سرت ریختند . . .
.
.
تمام درد “من” از این است که
می دانم برای داشتن توست که به زمین آمده ام
و همین “تو” که
می دانم برای نبودن با من به زمین آمده ای . . .
.
.
اگر مرگم به نامردی نگیرد
مرا مهر تو در دل جاودانی ست
وگر عمرم به ناکامی سر آید
تو را دارم که مرگم زندگانی ست
.
.
به دوست داشتَنت مشغولم
همانند سربازی که سالهاست ، در مقرّی متروکه
بی خبر از اتمام جنگ ، نگهبانی می دهد . . .
.
.
فرض کن در آغوشت می مُردم
و مرا همانجا دفن می کردی
چه دلپذیر اگر
فشارِ قبر را بیشتر کنی!
.
.
مسافر بی بدرقه من
اینقدر بی صدا رفتی که از وداع جا ماندم
باز به غیرت چشمانم که آبی پشت سرت ریختند . . .
.
.
جای خالیت درد می کند
فقط کمی مُسکنِ بودنت را می خواهد
بیا اگر نمی خواهی از پای درآورد
این درد لعنتی مرا . . .
.
.
ساده پا پَس میکشم
هرچند
هیچوقت پای من وسط نبود . . .
.
.
در من آدم برفی است که
عاشق آفتاب شده
و این
خلاصه ی همهی
داستان های عاشقانه ی دنیاست !
.
.
دور از نفس ات ، گیاه و گل می گندد ! / لب هام فقط کنار تو می خندد
با اینکه حسادت است نامش اما / لعنت به کسی که دل به تو می بندد !
.
.
بی گدار به آب می زنند
گوزنی که تفنگ را نمی شناسد
زنی که عشق را . . .
.
.
خوشبختی داشتن کسی ست
که بیشترازخود ، تو را بخواهد
و بیشتر از تو … هیچ نخواهد . . .
.
.
هوای دو نفره داشتن
نه ابر می خواهد نه باران
کافی ست حواسمان بهم باشد . . .
.
.
بیا قسمت کنیم بوسه را
تو لبهایت را بیاور
من جانم را
قول می دهم کسی مدیون نشود . . .
.
.
ﺑﯿﺸﻌﻮﺭ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﻝ ﻣﻨﻪ
ﺭﻭﺯﯼ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﺎ ﺩﻟﯿﻞ ﻭ ﻣﻨﻄﻖ ﻣﯿﺎﺭﻡ ﺑﺮﺍﺵ
ﺁﺭﻭﻡ ﻣﯿﺸﻪ ﺍﻣﺎ ﺑﺎﺯﻡ ﺩﻡ ﺩﻣﺎﯼ ﺷﺐ ﮐﻪ ﻣﯿﺸﻪ
ﻣﯿﭙﺮﺳﻪ : ﭼﺮﺍ . . . !؟
.
.
همه ﺍﺧﻄﺎﺭ ﻫﺎ “ﺯﻧﮓ” ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ
ﮔﺎﻫﯽ “ﺳﮑﻮﺕ ”
ﺁﺧﺮﯾﻦ “ﺍﺧﻄﺎﺭ” ﺍﺳﺖ . . .
.
.
گاهی یک اسم ، یک زمستان آدم را گرم نگه می دارد . . .
.
.
کاش می فهمیدی که تو از دید من زیبا بودی
دیگران حتی نگاهت هم نمی کردند
و تو چه اشتباهی مغرور شدی . . .
.
.
اگه شاه بشی وزیرتم
کبیر بشی صغیرتم
پلیس بشی اسیرتم
دکتر بشی مریضتم
غنی بشی فقیرتم
هیچی نباشی بازم رفیقتم !
.
.
تو که باشی معجزه ای در من رخ میدهد به نام :
“آرامش”
باش!
حتی همین قدر دور . . .
.
.
وقتی که به جای “بمان” میگویی : “هر طور راحتی”
بوی خیانت میدهی . . .
.
.
ﻋﺸﻖ ﺍﻭﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﯾﺶ ﺩﻟﺖ ﺑﻠﺮﺯﻩ
ﻋﺸﻖ ﺍﻭﻧﻪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﻤﯿﺒﯿﻨﯿﺶ ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ
ﮐَﻨﺪﻩ ﺷﻪ
.
.
گاهی دِلم
تفریح ناسالم می خواد
مثل فکر کردن به تو !
.
.
به من قول بده . . .
در تمامی سال هایی که باقی مانده
تا ابد . . .
مواظب خودت باشی
دیگر نیستم که یاد آوری ات کنم . . .
.
.
مهربانتر از من دیدی نشانم بده
کسی که
بارها بسوزانیش
و باز هم با عشق نگاهت کند . . .
.
.
می دانم دیگر برای من نیستی
اما
دلی که تنگ باشد این حرف ها را نمی فهمد . . .
.
.
همه رفتن کسی با ما نموندش
کسی خط دل ما رو نخوندش
همه رفتن ولی اون دل ما رو
همونکه فکر نمیکردیم سوزوندش . . .